download (2)

پایگاه اطلاع رسانی انبوه سازان مسکن و ساختمان

ز فکر تفرقه باز ای تا شوی مجموع

به حکم چه شد انجمن سروش آمد..

download (2)

پایگاه اطلاع رسانی انبوه سازان مسکن و ساختمان

پایگاه اطلاع رسانی انبوه سازان مسکن و ساختمان

ز فکر تفرقه باز ای تا شوی مجموع

به حکم چه شد انجمن سروش آمد..

ساعت03:29
30 اردیبهشت 1403
Edit Content

در حداقل‌ها هم نتوانستیم معماری بومی خود را حفظ کنیم

محمدرضا قانعی تحصیلاتش را در سال ۱۳۶۴ در مقطع دکترا در کشور فرانسه به اتمام رساند. این معمار در فرانسه و امریکا کار کرده است و سپس به ایران بازگشته و از آن پس به تدریس در دانشگاههای پردیس اصفهان، دانشگاه آزاد خوراسگان، دانشگاه شاهین شهر پرداخته است. وی همچنین استاد راهنمای بسیاری از دانشگاه های معماری بوده . قانعی بنیانگذار دفتر مشاوران پلشیر است و پروژه های زیادی را عموما در حوزه اداری، عمومی مانند موزه، کتابخانه و دانشگاه طراحی و اجرا کرده است. سال ۷۱ در بخش عمومی برای طراحی ساختمان های اداری برنده جایزه اول و سال۸۱ برای دو پروژه برنده جایزه معمار  شد. این پیشکسوت معماری اصفهانی همچنین دو جایزه از یونسکو دریافت کرده وجوایز بین المللی از کشورهای مختلف مثل ایتالیا نیز گرفته است.

با وی مصاحبه ای داشته ایم که در ادامه می آید.

چه نکاتی را در طراحی فضاهای آموزشی مد نظر قرار می دهید؟

معمولا معماران چه دانشگاه بخواهند بسازند، چه خانه، محله، یا کتابخانه یک مدینه فاضله ای در ذهن خود دارند که می خواهند محقق کنند. وقتی به سمت طراحی دانشگاه ها رفتم به این مسئله می اندیشیدم که دانشجوها حس بهتری در فضا داشته باشند. ارتباط بهتری باهم در فضا داشته باشند زمان بیشتری را در دانشگاه صرف کنند. برای من لذت طراحی فضاهای آموزشی بیشتر از وقتی است که خانه می سازم. در مواقعی که کارفرما خصوصی است خیلی دست معمار باز نیست چون حتی اگر فرد برای خودش بخواهد خانه بسازد معمولا یک تصور فضایی دارد و معمار انگار نقشه کش است ؛اما در فضاهایی آموزشی مانند دانشگاه دست معمار بازتر است . یکی از دلایلی که من سراغ پروژه های آموزشی رفتم به این دلیل بود که با کارفرمایی طرف بودم که بهتر می توانستم با او تعامل کنم؛ چرا که اجازه می داد به سمت کار بدیع بروم. در معماری شما باید به سمت کار نو بروید و بداعت را فرد محافظه کار کمتر می پذیرد.

لطفا درباره ساخت و ساز تمدن ساز برای مخاطبان ما بگویید.

واقعیت این است که معماری چیزی جز بحث تمدن سازی نیست. غیر از این باشد از نظر من معماری نیست. یک معمار رسالتی در برابر محیط، فرهنگ و جامعه دارد. در فرهنگ دهخدا درباره معمار نوشته است: آنکه عمارت می کند و باعث رونق و تعالی می شود. معماری یک بیان فرهنگی است و  تجسد فرهنگ و تبلور فیزیکی آن فرهنگ و تاریخ آن جامعه است. بنابراین معماری باید در جهت خلق کیفیت و ارزش گام بردارد.

 نظر شما درباره معماری بومی و محلی چیست؟

معماری ما از زمانی که تحت تاثیر معماری غرب قرار گرفته است حالت کپی دارد و به تالیف نرسیده. جریانات فکری و حتی خطوط فیزیکی و شکلی معماری غرب را صرفا تکرار کرده است. من دنبال معماری بودم که بتواند جنس و سرمایه ایرانی را داشته باشد با در نظر گرفتن نیازهای جدید در این زمان.

دنبال معماری زمینه گرا هستم وقی می گوییم معماری بومی یعنی معماری که  انطباق با اقلیم، آب و هوا و شکل فیزیکی دارد. معماری کنونی ما بهتر است از تجاربی که طی سالها شکل گرفته است، به عنوان راهنما استفاده کند و به شکل جدیدی که جوابگوی سبک زندگی امروزی باشد، برود.

یکی از دلایلی که ما در بخش خصوصی کار نکردیم تازه به دوران رسیدگی کارفرماهایی بود که معماری را دنبال می کنند که معماری بومی نیست.

البته اکثر تخریب های بافت تاریخی توسط کارفرماهای دولتی صورت می گیرد. این تازه به دوران رسیدگی نزد آنان هم هست. معضل اینجاست که مسکن به عنوان یک کالای تجاری مطرح است به جای خانه ای که مسئولان قولش را به مردم داده بودند. بنابراین مسکن سازی تبدیل به تجارت و سوداگری شده است و پول هم نزد برخی از افراد بی فرهنگ است. ای کاش وزارت راه و شهرسازی، میراث فرهنگی و شهرداری ها ضوابطی را تعریف و اجرایی می کردند تا معماری بومی حفظ شود.

من وقتی در دهه ۸۰ میلادی در فرانسه کار می کردم یعنی ۴۵ سال پیش، در نورماندی ضوابطی شهرداری داشت که خانه ها به  دلیل شرایط اقلیمی باید سقفشان آردوواز با رنگ مشکی و شیبی تند ساخته می شد. در جنوب فرانسه سقف سفال بود و رنگش قرمز شبیه ایتالیا شیب سقف را باید به اندازه معینی انتخاب می کردیم برای همین هویت حفظ می شد و کارهای عجیب و غریب دیده نمی شد. یک وقتی من در عمان پایتخت اردن کار می کردم همه نماها باید سفید می بودند خود رنگ سبب ایجاد یک بهم پیوستگی می کرد؛ اما ما نتوانستیم در حداقل ها هم یک بافت تشکیل دهیم.

سالیان دراز در اصفهان درباره معماری بومی صحبت کردیم، اکنون کمیته نما و منظر شهری  وجود دارد؛ اما متاسفانه به بیراهه رفته است. در پاریس کمیته ها ضوابط داشت که چه کسانی می توانند در کمیته کرسی داشته باشند در حالی که در ایران چنین ضوابطی نیست و همه عضو آن می شوند و برای بعضی ها دکان شده است.

تویتر
واتساپ
تلگرام
چاپ

لینک کوتاه خبر

https://www.anbouhsaazan.com/?p=2520

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تبلیغات

آخرین خبرها